سلام
ممکنه که گریه هام آرایشم رو خراب کنه
و تمام چیزهایی که ازم گرفتی رو پاک کنه
و اهمیتی نمیدم اگه زبیا به نظر نرسم
چون
دخترهای بزرگ وقتی گریه میکنن که قلبشون شکسته باشه
ممکنه که گریه هام آرایشم رو خراب کنه
و تمام چیزهایی که ازم گرفتی رو پاک کنه
و اهمیتی نمیدم اگه زبیا به نظر نرسم
چون
دخترهای بزرگ وقتی گریه میکنن که قلبشون شکسته باشه
داستان حاج عمران
رژیم بعث عراق در یک دفاع متحرک با ۷ تیپ و ۱۲ گردان کماندویی به هدف بازپسگیری پادگان حاج عمران، تصرف شهر پیرانشهر و مناطقی از خاک ایران اسلامی در عملیاتی از سلسله عملیاتهای موسوم به دفاع متحرک به منطقه «حاج عمران» حمله کرد.
هدف دشمن از تدارک این عملیات بازپسگیری پادگان حاج عمران، ارتفاعات کدو و اطراف آن و در صورت توان تصرف شهر پیرانشهر و مناطقی دیگر از خاک پاک ایران اسلامی بود.
دشمن به عنوان رسیدن به همین اهداف مورخ ۱۳۶۵/۲/۲۳ با بهکارگیری تیپ و لشکرهای متعدد و حجم آتش سنگین توپخانه و پشتیبانی نیروی هوایی و هوانیروز به طرف مناطق مذکور هجوم برده و توانست در همان ابتدای عملیات ارتفاعات ۲۵۱۹ و سلسله ارتفاعات در اطراف آن را به تصرف خود در آورد.
در این زمان پدافند این منطقه را برادران ارتشی به عهده داشتند و رشادتها و پایداری این دلاوران و قهرمانان مؤثر نیفتاد و دشمن با توان زیاد به پیشروی خود ادامه داد.
بنابراین یگان ۵۷ لرستان که در حال تدارک برای انجام عملیات در شاخ شمیران بود، از آن منطقه برای سد حملات مکرر و پیشرویهای خطرناک دشمن در منطقه عمومی حاج عمران فراخوانی شد.
در این راستا نیروهای اطلاعات در کمترین زمان ممکن منطقه را شناسایی و گردانهای پشتیبانی رزم و تعداد هفت گردان از لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) « گردان انبیاء، محرم، شهدا، ابوذر، مالک اشتر، ثار الله و گردان محبین » در همان ساعات اولیه وارد عمل شدند،به نحوی که با انجام تک شبانه به صورت پیاپی به طور جانانهای از حرکت دشمن بعثی جلوگیری کردند.
مطلب کامل در اینجا : www.irna.ir/news/83792485
وصیت نامه عجیب شهید عباس آریا نژاد که روز جمعه مورخ ۲۴ تیرماه سال ۱۳۷۳ شمسی مطابق با ۵ صفر ۱۴۱۵ قمری نگاشته شده به شرح ذیل است:
با سلام که موجد شور و نشاط در دلهاست و باسلام که سبب دوستیها وسپس پیوندهاست سخنم را با تو آغاز میکنم .
الها و معبودا: در بندگی ثناگو و شاکر توام و نعمتهای بس فزونت را سپاس میگویم.
بارالها: زمانی که فرمودی الست بربکم، همصدا با قالوا بلی گویان آنرا پذیرفتم اما فراموشم شد و در دنیا رد عصیان پیش گرفتم سرگشته و حیران دربیراه زندگی گام زدم. غرق تماشای زیبایی های خیره کننده طبیعت تسلیم به اطاعت از نفس شدم منفعل و شرمسار بسویت بازگشتم و از تو پوزش میطلبم.
بارالها: از گمراهیهای زیان آور غرور و خودپرستی در هیاهوی حیات به تو پناه میبرم و در ادامه سفر زندگانی برای رسیدن به کمال از تو استعانت میجویم تا جهت نیازهایم هرچند بزرگ یا کوچک در برابر آفریدگانت که از صراط مستقیم تو بدور و در تکبر و خودبینی غوطه ورند سر تعظیم فرود نیاورم.
بارالها: با نسیم محبت و احسان تو در آغوش پاک و پر مهر پدر و مادری پرورش یافتم که وجود مقدسشان همچون خورشید صبحگاهی روشنی بخش زندگیم بوده و هست و تو بهتر میدانی که این پدر و مادر فداکار مهربان با دلی سرشار از ایمان و با پاهای محکم و استوار و دستهای قدرتمند توانا در سخترین و دشوارترین پیش آمدهای ناگوار زندگی نجات بخش وجودم بودند. آری اگر این افتخار نصیبم شد که به عنوان یک سرباز کوچک صاحب الزمان(عج) در راه تحقق پرچم جمهوری اسلامی شهید شوم از شما میخواهم که نه تنها گریه نکنید بلکه آن را جشن هم بگیرید، بلی آنروز روز عروسی من است. شما که نمیخواهید دل تازه داماد را برنجانید پس چرا گریه؟ بخندید و پایکوبی کنید زیرا داماد به محبوب رسید و از سرچشمه وصال سیراب گشت.
در جوار کوی جانان آرمیدن آرزوست
یا که مشتاقانه آن سو پر کشیدن آرزوست
دل به کنج سینه میسوزد چو از هجر نگاه
در افق نور جمال یار دیدن آرزوست
چون ز خون عاشقان پرورده ما را کربلا
با دل و جان وصل جانان را خریدن آرزوست
مادر منشین چشم به ره برگذر شب
بر خانه پر مهر تو زین بعد نیایم
مادرم: تو عشق و فداکاری را به من آموختی تو استواری و استقامت را به من درس دادی .
و تو پدرم: به من راه زندگی و استمرار در زندگی را به من آموختی و صفت مردانه و مردانگیت را در وجودم دمیدی.
خواهرانم: شما به من آموختید رمز موفقیت و بردباری در مشکلات را.
برادرانم : امید است بتوانم برایتان برادر خوبی باشم. آرزویم شهادت در خط سرخ اسلام است خطی که سرخی آن از سرچشمه لایزال خداوندی سرچشمه گرفته و ادامه دارد خطی که با خون امامان معصوم آبیاری گشته.
کاش ما هم به قطره ای می ارزیدیم تا میتوانستم جانم را در راه اسلام فدا سازم ولی گویا خداوند مرا از این خواسته محروم ساخته. آری اگر چه به عمد و چه به سهو به دست کسی کشته شدم بیقراری نکنید و با وی بدرفتار نباشید. شما مگر شیعه علی (ع) نیستید؟ حال که میگویید آری ، مگر نشنیده اید که ابن ملجم اسیر دست خاندان علی(ع) شد ولی آن مقتدای مؤمنین فرمود با او مدارا کنید. او بود که فرمود لذتی که در بخشایش هست در انتقام نیست. درضمن به جز خرج دفن و کفن من بقیه هزینه ها را صرف امور خیریه نمائید. برادران و خواهران بیاموزید به خود و دیگران و در راه پیشبرد و تحصیل علم و دانش تا دم مرگ کوشا باشید. حجاب و نگاهتان را کنترل کنید زیرا که شرمناک است بدنی چه به نگاه و چه به نفس عرضه داشته شود. آری برایم قرآن بخوانید و نماز و روزه ام را قضا شده ادانمائید.
در پایان آرزوی سلامتی رهبر و امام زمان(عج) و همچنین سلامتی و توفیق روز افزونتان را از خداوند خواستارم. از همگی شما طلب پوزش و مغفرت دارم حلالم نمائید. ازخداوند میخواهم نیاکان ما را بیامرزد و مرا هم مورد رحمت قراردهد.
تصدقتان عباس آریانژاد
شادی روح پاک شهید و همه شهدا صلوات 🌹🌹🌹
این چیه پست گذاشتی؟ بجاش یکم از داستان های جدید شین براری برامون بزار